شهر بافته: آزمایشگاه زنده تویوتا

پروژه Woven City تویوتا یک «ظرف پتری» بلندپروازانه برای تسریع تحقیق و توسعه فناوری‌های کلیدی مانند هوش مصنوعی و وسایل نقلیه خودران است. اما همانطور که سابقه پروژه‌های مشابه و انتقادهای کارشناسان نشان می‌دهد، خطر شکست نه در فناوری، بلکه در عدم یکپارچه‌سازی عناصر انسانی و اجتماعی است. این شهر باید فراتر از یک نمایشگاه فناوری، به یک محیط زیست‌پذیر و واقعاً انسان‌محور تبدیل شود.

2025/10/31 #2317

شرکت تویوتا، که اکنون خود را به یک شرکت «جابجایی» (mobility) تغییر برند داده است، در نمایشگاه لوازم الکترونیکی مصرفی (CES) سال گذشته، برنامه‌های خود برای ساخت Woven City را اعلام کرد. این پروژه شامل ساخت یک کلان‌شهر ۱۷۵ هکتاری با فناوری پیشرفته و مملو از حسگر است که قرار است از ابتدا در دامنه کوه فوجی در ژاپن بنا شود.

این شهر که قرار است در سال ۲۰۲۶ کلنگ‌زنی شود، به عنوان یک آزمایشگاه زنده برای آزمایش جدیدترین فناوری‌های هوشمند تویوتا عمل خواهد کرد.

زیرساخت‌های هوشمند و آزمایشگاه زندگی

Woven City به گونه‌ای طراحی شده است که در آن ساختمان‌ها، وسایل نقلیه و انسان‌ها از طریق انواع حسگرها با یکدیگر «صحبت» خواهند کرد. منازل مسکونی به دستیاران هوش مصنوعی مجهز می‌شوند که همه چیز را، از دفع زباله ساکنان گرفته تا وضعیت سلامتی آن‌ها، تحت نظر قرار می‌دهند.

وسایل نقلیه خودران مانند E-Palettes تویوتا (که شاتل‌های خودران و فروشگاه‌های خرده‌فروشی سیار هستند) افراد را جابجا خواهند کرد، در حالی که روبات‌ها زیر زمین مسئولیت تحویل کالاها را بر عهده خواهند گرفت.

انگیزه ساخت «شهر واقعی» و طراحی پایدار

رئیس تویوتا، آکیو تویودا، هدف از Woven City را آزمایش تمام ایده‌های فناوری در یک مکان واحد توصیف کرد. در حالی که تویوتا قبلاً میلیون‌ها دلار در سایت‌های آزمایشی شبیه‌سازی شده مانند M-City در دانشگاه میشیگان برای تحقیقات وسایل نقلیه خودران سرمایه‌گذاری کرده بود، تویودا این بار پرسید: «چرا یک شهر واقعی نسازیم و افراد واقعی در آن زندگی نکنند؟». این شهر از نظر زیست‌محیطی نیز طراحی شده است: ساختمان‌ها از چوب ساخته می‌شوند، که ردپای کربنی کمتری نسبت به بتن دارد، و کل اکوسیستم از طریق سوخت هیدروژنی تأمین انرژی خواهد شد.

طرح جامع و ساختار شبکه‌ای شهر

تویوتا برای توسعه طرح جامع، شرکت معماری بیارکه اینگلس (Bjarke Ingels) را استخدام کرده است. عنصر اصلی این طرح یک شبکه درهم‌تنیده است که امکان همزیستی بین عابران پیاده، دوچرخه‌سواران و خودروها را فراهم می‌کند. این شهر دارای سه نوع خیابان خواهد بود: یکی منحصراً برای خودروهای خودران، دیگری برای وسایل نقلیه کوچک با سرعت کمتر، و سومی (که اینگلس آن را «پارک خطی» توصیف کرد) تنها برای عابران پیاده خواهد بود. همچنین، محله‌ها، پارک‌ها و یک میدان مرکزی به عنوان فضاهای تجمع اجتماعی برای ساکنان در نظر گرفته شده است.

سابقه شکست و مقایسه با پروژه‌های مشابه

تویوتا اولین شرکتی نیست که ساخت یک شهر «واقعی» با فناوری آینده‌نگر را پیشنهاد داده است. دیزنی با EPCOT در دهه ۱۹۶۰ همین ایده را داشت، و اخیراً شرکت‌هایی مانند آلفابت (شرکت مادر گوگل)، فیس‌بوک و بیل گیتس نیز جوامع با فناوری پیشرفته خود را پیشنهاد یا آغاز کرده‌اند.

با این حال، سابقه این پروژه‌ها خوش‌بینانه نبوده است. برای مثال، سونگدو (Songdo) در کره جنوبی، که یکی از اولین «شهرهای هوشمند» بود، تنها به یک سوم جمعیت هدف ۳۰۰ هزار نفری خود رسیده است و ساکنان آنجا را «سرد، تنها و خالی» توصیف کرده‌اند.

انتقاد از دیدگاه‌های محدود و عدم تمرکز بر انسان

منتقدان، از جمله جان یونگ (بنیان‌گذار انجمن جامعه هوشمند)، معتقدند که فناوری به‌تنهایی یک شهر را نمی‌سازد. یونگ می‌گوید اگر عناصر اصلی برنامه‌ریزی شهری ادغام نشوند، این‌ها شهرهای واقعی نیستند، زیرا «برای آشنایی مردم با یکدیگر طراحی نشده‌اند». بن گرین، محقق هاروارد، از شهرهای هوشمند شرکتی به دلیل داشتن «دیدگاه محدود» انتقاد می‌کند و می‌گوید فن‌دوستان، شهرها را چیزی جز «زمینه‌های انتزاعی برای راه‌حل‌های کارآمد تحرک و ارائه خدمات» نمی‌دانند.

چالش داده‌ها و ضرورت دیدگاه انسان‌محور

این پروژه‌ها اغلب چالش‌های واقعی و فوری شهری مانند آلودگی، نابرابری اجتماعی و ناامنی مسکن را نادیده می‌گیرند. تویوتا قصد دارد شهر خود را با افرادی که «برای شرکت در آزمایش ثبت‌نام می‌کنند» پر کند. این می‌تواند مقاومت در برابر مسائل اخلاقی مانند حریم خصوصی داده‌ها را کاهش دهد. با این حال، یونگ معتقد است که این آزمایش‌ها در نهایت اگر «انسان را در مرکز آن فراموش کنید» در معرض خطر بی‌ربطی قرار می‌گیرند. او می‌افزاید: «هیچ شهری یک آرمان‌شهر نیست».